گفت و خوش گفت : برو خرقه بسوزان حافظ
یارب این قدرشناسی ز که آموخته بود؟!
سلام
خوبید.می دونم خوبید. خوب نباشید چی کار کنید؟!
عرض کنم که جاتون خالی سینا اوم چالوس. همدیگه رو دیدیم. نمره هاشم گرفت.مشروط نشد.
به به... بعد بعد از ظهر با هم رفتیم حسینی. پیش مدیا. آخه اونجا نمایشگاه کاراش . مادر سینا هم اومد. گفتیم اگه مامورا گیر دادن بگیم با اولیامون اومدیم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
امروزم جاتون خالی با هم رفتیم پیش بدری جون!!!!!!!!!!!!! آی بالام ُ بل بل ...
خدافظی کردیم .آقا سینا این ترم نمیاد.
من تصمیممو گرفتم. یعنی ما تصمیممون رو گرفتیم. من و سینا. تنهای تنها. میریم یه جای دور. خیلی خیلی دور. خیلی دور خیلی نزدیک. نمی دونم چی میشه مهم نیست.مهم این که می خوایم با هم بریم . پس میریم. میرم و میمیرم. آسوده میشم از عشق جشن تولد مریم و
زیر آب میگیرم. چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم باده از خون رزانست نه از خون شماست!
سجاد .میثم.یاشار.صائب. بهنام.فرشید. فهیمه.یلدا.دالتون ها. خداحافظ
گفتم که بعد نگین بی خداحافظی رفتن.
جهنم سه نفر!!!!!!!!!!
ااا ... سلام.... خدا که می گن تویییییی.....
سلام محمد جون وقت کردی به وبلاک منم سر بزن من که تو اینجا نمیتونم چیزی بنویسم فقط به جای اراذل ، اجادسا تای کن ممنون