سلام!
تف به ذات بد ذات همه اتون!
هیچ نگاه به تاریخ نوشته ها کردید؟! معلومه کدوم گوری هستید که هیچی نمی نویسید؟!
پی نوشت:
۱- هو اجادسا که روزی ۲۰-۱۰ تا مطلب تو وبلاگت می ذاری بد نیست که یه سری هم اینجا بزنی و انگشت رنجه بفرمایی
۲- طاها........... هوی............. کجایی پس... ما ز یاران چشم یاری داشتیم!!!
۳-صائب؟! چشمم روشن! تو دیگه چرا؟ تا ۳ شمردم اومدیا !
۴- فرشید.......... دلمون واسه یا حق هات تنگ شده! بیا دیگه بابا!
۵- دخترها هم که همه ول معطلید! برید در وبلاگو تخته کنید خیال همه امون راحت بشه دیگه!
ته نوشت:
۱- هرگونه سوء استفاده از نام اشخاص دیگر ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد. به خاطرداشته باشید که نام ورودی شما برای درج مطالبتان در وبلاگ نشانه شخصیت شماست! لطفاْ از ارائه ی نام ورودی خود به اشخاص بیگانه خودداری نمایید. با متخلفان برابر قانون برخورد خواهد شد! نگید نگفتم ها!
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
به کراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می اید برون ، ابری شود تاریک
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
سلام..... تو خیلی بزرگ بودی ولی..... برام خیلی سوال شده که چرا اینقدر خودتو باختی و کوچیک شدی..... پس کو اون روزای قشنگ و صمیمی..... امیدوارم جواب بگیریم....
این یار گیری ها تو گروهها باعث میشه تا روزای قشنگ و صمیمی تموم بشه
منم دوست داشتم همه چی مثه همون روزای خوب باقی بمونه اما میبینی اوضاع چه طوری شده؟ همه عوض شدن اول از همه خودت. ازت ناراحتم می دونستم این ترم تو دانشگاه می بینمت بهت گفته بودم که می بینمت اما نمی دونستم اینجوری. فکر نکن به بلاگ سر نمی زنم نه میام اما میل نوشتن ندارم، آخه اون خانواده ای که من باهاش پا گرفتم اینجوری نبود. آره بد روزگاری شده دلم خیلی ازت پره به خاطره همه کارایی که داری میکنی
خود
ماها همه هستیم دوست کوچلوو قدیمی خودم یاد دردودلامون که با هم میوفتم یاده غصه هامون.... یاده اون شبا یاده اون گریه ها....... تو هنوزم همون سینایی؟؟؟؟ اسمت عوض شد ولی ماهیتت افکارت غرورت اون حرفای قشنگت..... آیا اونام عوض شد؟؟؟؟ ما ها هممون به عشق تو اونجا بودیم در کنار تو و به عشق تو به همچی رسیدیم..... ولی خودت چی؟؟؟؟ خودتو وقف چیو کی کردی؟؟؟؟ بخدا دارم دق میکنم تورو اینطوری میبینم...... آخه چرا؟؟؟؟ دلیلت چیه؟؟؟ این مشکلات در مقابل اون مشکلات گذشته که هیچی نیست..... پس چرا کم اووردی؟؟؟؟؟